آقا محمد سجادآقا محمد سجاد، تا این لحظه: 12 سال و 2 ماه و 12 روز سن داره

قهرمان شکست ناپذير...

من محمدسجاد مکرمی هستم... یک قهرمان شکست ناپذیر...

روح الله

با بابا قرارمون این بود که اگر 22 بهمن بدنیا آمدی اسمت را بگذاریم   روح الله. این اسمِ با مسمّاست. همین یک روح الله هم برای مسمایی بودنش کافی ست. انشالله پایت جای پای امام باشد همیشه. امامی که یک کلمه از قرآن بیشتر و کمتر نگفت. مثل آقا.   ...
14 خرداد 1393

کمک رسانی در طیاره

سوار طیاره، بدون آقای پدر، در راه برگشت از مشهد: محمدسجاد به عنوان همیار مهمانداران انتخاب شد. روی صندلی اش ایستاده بود و در امر خطیر پذیرایی به مهماندار کمک می کرد. نان ها را پخش می کرد. غذا ها را دست به دست می نمود! وقتی هم که برای جمع آوری پسمانده های خوراکی ها بازگشتند، مجدد روی صندلی اش ایستاد ظروف غذا، لیوان ها و ... را در میز پذیرایی قرار داد. یک روحیه ی مشارکتی داره این بچه که مثلش رو ندیدم! بعدش هم که این کارهاش تمام شد، رفت و در ردیف عقب روی روزنامه ی یک اقایی شروع کرد به نقاشی کردن تا زمان بستن کمربند!!   ...
15 ارديبهشت 1393

ادب و کرامت

براش خرما بی هسته و پوست کردم گذاشتم توی بشقاب. میگه: مااااااااماااااااااان دست شما درد نرقُنه!!! بشقاب رو میگیره می بره میشینه کنار زینب. یه تیکه خرما میده دست زینب. بقیه ش رو هم خودش می خوره.
23 فروردين 1393

اولويت بندي

بهم ميگه: ماما بيا بازي بهش ميگم: باشه مي ريم توي اتاق اسباب بازي ها رو ميذارم جلوش و مي خوام برم بيرون. ميگه: ماما بيشين بازي ميگم: خودت بازي ميگه: نه...ماما بيشين بازي ميگم: برم غذا درست کنم؟ فکر ميکنه و ميگه: آره. به به مي خوام. بورو به به ...
22 اسفند 1392