آقا محمد سجادآقا محمد سجاد، تا این لحظه: 12 سال و 2 ماه و 2 روز سن داره

قهرمان شکست ناپذير...

من محمدسجاد مکرمی هستم... یک قهرمان شکست ناپذیر...

بیماری زمستانی... خروس کوچولو

یک هفته ای هست که درگیر سرماخوردگی شازده پسر هستیم. گاهی اوقات ویروس سرماخوردگی به حنجره می زنه و به نام خروسک از آن یاد می کنن. پسر ما هم از این مدل سرماخوردگی بی نصیب نماند. درمان اصلی این نوع سرماخوردگی: 1. شستشوی بینی کودک توسط سرم شستشو(قابل خرید از کلیه داروخانه های سطح شهر)هر یک ساعت 1 سی سی در هر حفره بینی  این راه بی نظیره، مثل قرقره نمک بزرگسالان است. تمام مجاری بینی و پشت بینی تا حلق را می شورد و تکرار آن سبب بهبود سرماخوردگی از هر نوع می شود. 2. بخور سرد . (پیشنهاد می کنم حتما یک خرج بزرگ در سبد خانواده تون لحاظ کنید-اگر نکردید- و اون خرید یک دستگاه بخور سرد است) بخور سرد علاوه بر تصفیه و ضد عفونی کردن هوای منزل...
26 آذر 1392

دندون آسیاب و نیش پایین

سر در آوردند بیرون بالاخره... دندان های 11-12 .... 13 و 14. همه چیزمان را اوردند جلوی چشممان... 13 و 14 هنوز در حال کندن لثه و کامل شدن هستند. واقعا که درد در آوردن دندان را بهتر است که یادمان نمی آید که چه سخت است و شیر افکن.
1 مرداد 1392

خروسک...

سلام به همگي 242 من خروسک گرفتم... چند روز آروم سرفه مي کردم، بعد سرفه هام مقداري خشک شد بدون اينکه آبريزش بيني داشته باشم. هيمينجوري توي خواب و بيداري از سرفه مي پريدم بالا و پايين... خورديم به تعطيلات امام حسين و نشد برم دکتر. و من همچنان در حال پرواز سرفه اي ديروز که با مامان و بابام رفتم، تشخيص دادند که ويروسي شدم و خروسک گرفتم. يک شربت گياهي که هر 8 ساعت بايد 2 ميل بخورم و يک قرص که هر شب 1/4 ازش رو بايد نوش جان کنم. دعا کنيد که سرفه هام نَمونه و زودي خوب شم...   البته من صدام هنوز خَش دار نشده ها فکر کنم چون موهام هميشه مدلش خروسيه صدام هم خواسته مثل موهام بشه ـــــــــــــــــ...
7 آذر 1391

راه حل...

سلام به همگي 198 چه داد بزني بر سرش و چه نزني... او کار خود را مي کند. پس بيخود اعصاب خودت را خورد نکن. فکر کن نمي بي ني... فکر کن که نمي شنوي... آفرين مامان خوب! ...
5 مهر 1391

عکس

سلام به همگي 166 مامانم جديدا  از من عکس نمي گيره. حتي از حرف زدنها و صدا در آوردنها و غلت زدن هام هم فيلم نمي گيره! يني مامانم من رو قبلا بيشترتر دوست داشت؟ ...
12 مرداد 1391

لباس در حد احتياج 2

سلام به همگي 163 يک دوستي نظر گذاشته بود براي مطلب 159 آقا محمدسجادجون، جوابش رو دادم اما چون شايد ديگه سراغ نظرات نرند،​ نظر و جوابشون رو اينجا ميگذارم تا ببيند:   سلام سه نقطه:   اخه منم همین کار رو کردم و همه لباس های بچه اولم رو دادم رفت و برای دومی خیلی زورم میومد که برم دوباره بخرم و با خودم میگفتم ایکاش نگهشون میداشتم.نمی دونم شایدم شما درست بگید....!!! خب نمي خاد که بديد بره... به تناسب بخريد. خوب هم بخريد. بچه بايد اکرام بشه ...بايد تکريمش کرد... خوب پوشونده بشه... زياد نخريد در حد اسراف نباشه. خوب هاش رو هم نگه ميداريم واسه بعدي ها... نه يکي نه دوتا ... چهارتااااا ...
10 مرداد 1391

لباس در حد احتیاج

سلام به همگی 159 به مامانم گفتم که برام لباس ذخیره نکنه... هر چی دارم می پوشم... هر چی هم کم داشتم بره برام از حراجی ها و ... بخره و وقتش رو واسه خرید کردن تلف نکنه! اصلا من خیلی لباس نمی خوام... همین چنتایی که دارم بسمه. به مامانم گفتم: این همه بچه ای که این همه لباس ندارن! من رووم نمیشه کمدم انقدر پر باشه! مامانم به من قول داده که به حرفم گوش بده. و هر وقت فکر کرد که لباس می خوام یا نه، حتما از خودم بپرسه. دوستش دارم مامانم رو انقدر می فهمه. http://radinghassemian.blogfa.com/...
7 مرداد 1391

دکتر 4 ماه و 20 روزگی من

سلام به همگی 154 با کلی استرس رفتیم چکاب ماهیانه! انقدر که هر کی از در میومد توو، به مامانم می گفت: بچه ت رو چرا میاری بیرون!؟ گرمازده میشه!؟ وزن نمی گیره؟!!! عصبی میشه و هزار تا چیز میز دیگه!!!!! انقدر که وقتی دکتر وزن و قدش رو گفت، مامانم به دکتر گفت: نگران منه و از حال کلی ام پرسید. دکتر هم وزن و قدم رو برد روی منحنی رشد و به مامانم گفت: خیلی عالی رشد کردم من. مامانم که خیلی خوش حال شده بود، به دکتر گفت: اشکال نداره تقریبا سه روز در هفته من و با خودش میبره کلاس و این ور و اون ور؟ دکتر هم یک لبخندی زد و به مامانم اطمینان داد که اگر با خودته و نمی ذاریش جایی و تنها بری خیلی هم خوبه. خدا را شکر ک...
27 تير 1391