آقا محمد سجادآقا محمد سجاد، تا این لحظه: 12 سال و 2 ماه و 12 روز سن داره

قهرمان شکست ناپذير...

من محمدسجاد مکرمی هستم... یک قهرمان شکست ناپذیر...

فکر زینب

دستم را گرفته که بریم برایم کفش بخر. کفش دارد، وارد مغازه شلوار فروشی می شود. چون ندارد. یک شلوار کوتاه دارد و یک شلواری که هیچ چیزی به اسم زانو ندارد! برایش شلوار می آورند؛ نشانش می دهم. می گوید: قشنگه. می گوید: برای زینب هم بخریمش. آقای مغازه دار، پیراهن مردانه شماره3 ای را می آورد، سبز و زرد چهارخانه. می گوید: قشنگه. می گوید: برای زینب هم بخریمش.   پسر مهربان من... پسر به فکرِ دیگران من... پسر با معرفت ... پسر با مسئولیت ... پسرم که 3 روز دیگر 3 ساله ت تمام می شود
2 اسفند 1393

قصه شب

شب ها موقع خواب: مامان برام قصه بگو. منم براش قصه میگم: دست محمدسجاد چشم تسنیم و محمد سجاد پای محمدسجاد و ... کلا هر کاری که در طول روز با اعضای بدنش و با توانمندیهاش در حال انجام هست رو تبدیل به  شعر و قصه می کنم شب تحویلش میدم. اونم کیف میکنه و می خوابه.
25 بهمن 1393

توقعاتی از جنس نور

سویی شرتش را بر می دارد به بهانه ی اینکه بپوشد و برود در ساختمان گشتی بزند و به همسایه ها سری. در حال خواباندن خواهرش هستم. در را پشت سرش می بندم. خانه آرام می گیرد. زینب می خوابد. بعد از دقایقی نسبتا طولانی، کسی در می زند: :سلام مامان، من برگشتم.  زیمب کجاس؟ -خوابیده. :گریه کرد من رفتم؟  -نه مامان جون، خوابید شما که رفتی. :نه حتما خسته بوده گریه نکرده. و الا ناراحت میشه من میرم!!!! می آید توو. می رود بالای سر زینب و دست در دست می آیند بیرون! دیگر خانه ساکت نیست. ...
25 بهمن 1393

مسئول مینب

مسئولیت پذیری یکی از ویژگی های بارز محمدسجاد است. اعلام بیدار شدن های زینب. - مامان! بیدار شد، برم پیشش. اعلام تمام کارهایی که زینب می کند: - مامان! داره یه چیزی می خوره مینب! امر و نهی های مصلحانه اش به زینب. مینب! بیا عقب تر چشمات درد میگیره!! یک حسی دارد که خود را مالک زینب می داند، مراقبش است حتی وقتی که روی زینب می نشیند و جیغش را در می آورد، یک حس رضایتِ اجرای مسئولیتی در چشمانش موج می زند. ...
8 دی 1393