بکن، نکن؛ مسأله اعصابِ والدين است!!!
در دوراني که بچه هاي ما در آن قرار دارند ويژگي اي در آنها وجود دارد به اسم:
نفهميدن بايدها و نبايدهاي محيطي
وجود اين خصوصيت سبب مي شود که بکن و نکن هاي ما براي شان نامانوس باشه و در اغلب موارد از انجام آن سر باز بزنند.
علاوه بر اين گفتن بايد و نبايد توسط ما هيچ اثري در رفتار آنها نخواهد داشت. حتي اگر آنها به ظاهر به انجام آن مبادرت داشته باشند اما هيچ ذهنيتي از درستيِ عملي که در حال انجامش باشند ندارند.
مثلا: نرو توي سفره .... با دست غذا نخور.... دستت رو نکن توو ظرف ماست ... تلويزونو خاموش روشن نکن .... بشين اينجا چشمات ضعيف ميشه .... اسباب بازيت رو بده به اون .... و ...
حتي اگر بچه اين ها را انجام دهد اصلا نمي داند چرا انجامش داده و فقط مي داند که يک کاري کرده که خودش دوست نداشته و باب ميل ش نبوده.
حال ما بايد چه کنيم؟
اين دوره، دوره ايست که محيط را بايد فراهم کرد براي ادب کردنِبجه. يک تاديبِ کاملا غير مستقيم.
عاري از هرگونه دستور و امر و نهي.
والدين اگر مي خواهند کودکشان تلويزيون را خاموش روشن نکند، پريز آن را از برق بکشند.
اگر مي خواهند غذا را روي لباس خود نريزد، لباس مخصوص غذا تنش کنند.
اگر مي خواهند موسيقي نامانوسي را نشنود، از آن محوطه خارج شوند.
اگر مي خواهند با پيريز برق بازي نکنند، آن را بپوشانند.
اگر مي خواهند دست به وسايل جعبه ابزار، کمک هاي اوليه و ... نزند، آنها را دم دست نگذارند.
اگر مي خواهند ....
به اين ترتيب با طراحي هاي درستِمحيطي به تاديب بي کلامِ فرزند خود بهتر از قبل بپردازند و مجال رشد قواي ادراکي فرزندشان را فراهم کنند.