آقا محمد سجادآقا محمد سجاد، تا این لحظه: 12 سال و 2 ماه و 22 روز سن داره

قهرمان شکست ناپذير...

من محمدسجاد مکرمی هستم... یک قهرمان شکست ناپذیر...

رهایی از پوشک 4

امروز روز 4 بود از این عملیات جالب! مربا امروز بینهایت عالی بود. هم  ش1 رو گفت هم ش2 رو. اصلا باور کردنی نبود. امروز شستشو نداشتم اما نباید فکر کنم که تمام شده. بازگشت و خطا دارن تا 1 ماه حتی! تجربه های امروز: 1. اصولا آدم ها وقتی سختی کشیدنِ شما را می بینند همدردی می کنند و این همدردی از نوعِ کاش حالا شروع نمی کردید هست! پس سعی کنید استقامت کرده و اصلا همدردی های دیگران را به جان نخرید بلکه از یک گوش وارد و از گوش دیگر خارج نمایید. یکی 3 سالگی گرفته -- یکی 4 سالگی-- یکی گرفته نشه دوباره پوشک کرده -- یکی ... احتمال داره شما هیچ کدوم از این یکی ها نباشید اونی یکی ای باشید که با برنامه ریزی و خونس...
12 تير 1393

رهایی از پوشک 3

و اما تجربیات امروز... روز سوم عملیات پوشک گیری: 1. به علت خوردن هندوانه در شب قبل و تازه اثر گذاشتن آن در فردا ظهر، مجددا 2 بار شستشو داشته و تقاضا می شود در طول عملیات از دادن هر گونه  هندوانه و میوه های آب دار  اجتناب نمایید. 2. خدا رو شکر امروز هم یکی از دوستام اینجا بود و هین سبب می شود که خستگی بر من چیره نشه و با آرامش یک بچه ی جیش کرده ی خیــــــــــــس رو به دستشویی هدایت کنم و باهاش صحبت کنم که  تو بلدی... تو میتونی ... داری بزرگ می شی ...  و او هم ذوق کنه و اثر بذاره روش. چرا که شب بالاخره گفت جیش دارم اگر چه دیر!!! 3. مجددا  عرض می کنم  شورت آموزشی رو به تعداد مکفی داشته باشید...
11 تير 1393

رهایی از پوشک 2

روز دوم هم با موفقیت پشت سر گذاشته شد. واقعا مرحله ی مهمی ست رهایی از پوشک. امروز 2 بار شستشوی فرش داشتیم. یک بار بعد از خواب، که اشتباهی بلافاصله نبردمش دستشویی و به خاطر بی تجربگی من کامل خودش را در اتاق خواب خلاص کرد. یک بار هم به خاطر داشتن فقط 2 تا شورت آموزشی و روی بند بودن آن، یک مقداری پس داد روی فرش سالن! فقط همین!!! تجربیات امروز: 1. روی تخت یا تشک خواب کودک یک سفره بیندازید و روی آن ملافه یا پتو و کودک را بدون پوشک بخوابانید. 2. پوشک کردن شب، طفلک را دچار سردرگمیه دستشویی در پوشک یا خارج از پوشک می کند. 3. بپذیریم که  آب   مایه تطهیر است و بوسیله آن نجاست پاک پاک می شود. ...
10 تير 1393

رهایی از پوشک 1

به مناسبت حلول ماه مبارک رمضان، پروژه از پوشک گرفتن مربا رو طی یک عملیات انتحاری  آغاز کردم. به عنوان اولین روز این تجربیاتمه: 1- می گفت من اینو(شورت آموزشی) دوست ندارم من پوشک دوس دارم! 2- اولش کلی با خودش بازی کرد اما محلش نذاشتم و بهش بستنی دادم و با پرت شدن حواسش همه چیز ختم به خیر شد. 3-آب بازی و انگشت توی شلنگ کردن و آب پاشی به مامان و در و دیوار به عنوان بازی های جذاب دستشویی، میل و ترغیب به دستشویی رفتن رو تقویت می کرد. 4- آزمون از پوشک گرفتن رو انجام دادم. دیدم مربا آمادگی کامل داره برای شروع عملیات.(در پست های ماه خرداد موجوده) 5- حتی افطار هم دعوت بودیم، قبل از سوار ماشین شدن بردمش دستشویی و اون...
9 تير 1393

گریه با گریه

خیلی گریه می کرد. یکجورایی عربده میکشید. چشمام سیاهی می رفت از صداش! خدایا چی کار کنم، چی کار نکنم؟ مستاصل شده بودم. شروع کردم به ادای گریه اش را در آوردن. او گریه کن ...من گریه کن... اون داد بکش... من داد بکش! یک آن صدای گریه اش قطع شد، میگفت: مامان بُلو. مامان بُلو. فاتحانه ساکت شدم و صحنه رو ترک کردم.
3 تير 1393

2 همبازی

جدیدا درصد کتک کاریشان به 20 کاهش پیدا کرده. با این اوضاع، پیش بینی میشه که اندکی صبر سحر نزدیک باشد و این دو بزرگوار به 2 دوست جون جونی و نقشه کش برای خراب کاری های عظیم تبدیل بشوند. شاید کمتر از 1 سال دیگر. به امید آن روز.
29 خرداد 1393

چشم کودک

در این هوای آلوده و غباری که هر از گاهی باد و طوفان خاک را جابجا می کند مراقب چشمان کودکان باشیم. شستشوی روزانه با پنبه آغشته به آب ولرم تجربه ی خوبی ست برای مراقبت. چنانچه چشم کودک قی کرد و متورم شد، مراجعه به دکتر و انجام مرتب تجویزات وی ضروری است.
22 خرداد 1393