آقا محمد سجادآقا محمد سجاد، تا این لحظه: 12 سال و 2 ماه و 5 روز سن داره

قهرمان شکست ناپذير...

من محمدسجاد مکرمی هستم... یک قهرمان شکست ناپذیر...

گزارش تصويري

1392/3/26 12:37
نویسنده : م.س و دوستان
321 بازدید
اشتراک گذاری

سلام 323

چند روز پيش از تخت افتاد1 و با صداي گريه از خواب بيدار شد.

صبح حدوداي 7 بود.

با سرعت رفتم توي اتاق و ديدم ايستاده اون لبه ي تخت و داره گريه مي کنه اساسي.

خيلي ناراحت و مضطرب شده بودم.

باباش براش آب آورد با 2 تا خرما.

نشست روي تخت و شروع کرد به خرما خوردن همراه با آب.

وسط خوردنش بود که ازش پرسيدم:

«مامان! چطوري افتادي از روي تخت؟»

-مي خواستم ببينم با کدوم ورش افتاده، سر دست پا و ...!-

اصلا فکرش رو نمي کردم که جوابمو بده.

عميقا داشت به سوالم فکر مي کرد.

همونطوري که خرماش دستش بود خودش رو با کتف سمت چپش انداخت روي تشک تخت و پاهاش رو داد هوا.

بعدشم نشست و شروع کرد به ادامه ي خرما رو خوردن.

يعني با باباش کلي حظ کرديم از اين گزارش تصويري محمدسجاد جون.

و خدا رو شکر کرديم که با سر نيفتاده روي زمين!

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 اينکه انقد راحت مي گم افتاد رو به دل گندگي نگيريد. ديگه بچه داري فراز و نشيب داره. ما مدام داريم به وجود ملائکه ي محافظ محمدسجاد در خونه مون ايمان پيدا مي کنيم.

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (2)

مینا مامی لیانا
27 خرداد 92 1:26
جان دلمممممممم
دلم براتون تنگ شده


سلاااااااااااااااااااااااام
امتحانات چطوره؟
دل ما هم تنگيده...
نمي رسم بيام خيلي کلوپ.
موفق باشي.
ليانا رو ببوس
ام طاها
27 خرداد 92 20:37
هر آن امکانش هست دل به محمدسجاد ببازم!