آقا محمد سجادآقا محمد سجاد، تا این لحظه: 12 سال و 2 ماه و 5 روز سن داره

قهرمان شکست ناپذير...

من محمدسجاد مکرمی هستم... یک قهرمان شکست ناپذیر...

تاول...

1391/8/6 22:49
نویسنده : م.س و دوستان
668 بازدید
اشتراک گذاری

سلام به همگي 213

در خوشحالی 4 دست و پا رفتن پسملي غوطه ور بودم که يهو صداي جيغش اومداسترس

صورتش رو برده بود نزديک دستگاه بخور گرم، و بخار داغش خورده بود به صورتش...

جيـــــــــــــــــــــــــــــغ هايي مي کشيد که بنفش شده بودنگران

بردمش بيرون هوا خوري اما جيغش بند نمي يومد...آخ

ديگه يه عالمه قاب عکس ريختم اطرافش و شروع کرد به بازي بازي کردن و آروم شد... مي خنديد و من آرام

از آرامش دوباره ي او.اوه

اما يک دفعه بعد از دو ساعت تمام تنم لرزيد...ناراحت

انگشت وسط دست راستش، به شدت تاول زده بود و پر از آب بود.گریه

خيلي حال بدي بود....

پسر صبورم.

چقدر اين پسر متينه.

شرمنده ش بودم به معناي واقعي کلمه.

فوري با دکترش و يکي دو نفر تماس گرفتم.

نکات:

1. مراقب باشم که تاولش نترکه(سخت ترين کار ممکن)

2. اگر بترکه امکان عفونت هست و بايد آنتي بيوتيک زير نظر پزشک تجويز بشه.

3. در صورت ترکيدن، با گاز وازلينه روش رو يک لايه بپوشانيد طوري که هوا بخوره و

ميکروب نگيره.

4. پزشک اورژانس،​ عمومي يا دکتر خودش بايد محل سوختگي رو ببينه و تجويزات لازم رو

داشته باشه.

5. يک داروساز محترمي هم گفت با آب ولرم رو به سردي بشوريد و پماد اريترومايسين بماليد....


حالا من موندم و يه انگشت تاول زده که نصفش ترکيده و نصفش نه...

و گاز وازلينه اي که نمي ذاره ببندم به انگشتش...

و غصه اي که دارم مي خورم و اشکي که گاه ناخودآگاه سرازير ميشه...

دعا کنيد تا فردا عصر که مي برمش دکتر چيز نشه...

خدايا...

امانتهايي رو که سپردي به ما،​مامان ها رو خودت محافظت کن.

دوستان...

دستگاه بخور را روي ميز و در ارتفاعي خارج از دسترس بچه هايمان قرار دهيم.

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (10)

زهرا مامان صدرا
3 آبان 91 13:21
الهی بمیرم واست عزیزه خاله ساراا دلم کباب شده اصلا یه جوری شدم توروخدا مواظبش باش یاد همسری خودم افتادم وقتی پاش سوخته بود وای سوختگی خیلی بده این که بچس الهی قربونت برم که انقدر صبوری ایشالله زودی خوب شی سارا مواظبش باش چرک نکنه
مینا مامی لیانا
3 آبان 91 17:01
الهی بمیرم دلم گرفت وای خدا مامانش صدقه بزار کنار . همش بغلش کن . عزیز دلم رو . ایشالا هرچه زودتر خوب بشی مرد کوچک ما
مامان علی
3 آبان 91 23:35
سلام دلم برات تنگ شده سارا تقریبا این اتفاق ها خونه ما هم هست ولی یه جور دیگه خدا یا یه عصاب اروم می خواهم وتحمل این چیزا رو خدایا به ما کمک کن در مقابل مسئولیت سنگین مادری کمر خم نکنیم وروزی نیایید که از کرده خود پشیمان باشیم برام دعا کن عید قربان هم مبارک برای پسرت هم اروزی سلامتی زیاد در اسرع وقت دارم محمد سجاد عزیزم دوست دارم
مامان نسرین
4 آبان 91 1:26
بمیرم برات جیگر خاله کلی دلم غصه دار شد ادم دلش براشون کباب میشه از این به بعد که دیگه در حال راه افتادنن باید خیلی مراقبشون باشیم خدا خودش محافظ این بچه ها باشه ایشالله انگشت محمد سجاد جونم هم زودی خوب میشه مامانش میدونم که حتما براش اسفند دود میکنی و صدقه میزاری .
مامان پگاه
4 آبان 91 10:06
وای خدا چه دردناکه الهی بمیرم برات خاله ایشالا به لطف خدا زودی خوب میشی.
مهسا(مامان هستی)
5 آبان 91 14:37
الهیییییییییییییییییییییییییییییییییییییییی بمیییییییییییییییییرم من
مهندس غریب
6 آبان 91 21:44
سلام بطور اتفاقی اینجا رو دیدم اول بگم خیلی خوشم اومد وبلاگی بوی و رنگ خدا توش بود... عکس پسرگلتونو ندیدم و زمان بهم اجازه نمیده کامل مطالبو بخونم...اما اصل مطلب:
در این مورد شاید بد نباشه از بخور های سرد استفاده کنیم که با تکنولوژی ultrasonic کار میکنن...
قیمتشون نسبت به بخورهای گرم معمولی بیشتره(وقتی عادی ها 12ت بود، سرد ها 50-60ت بود) اما مصرفشون کمتره و از همه مهمتر برای نی نی ها خطر سوختگی نداره
موفق باشید برای غریبه ها هم دعا کنید...


غريب ها صاحبشان مشخص است...
اين آشناها هستند که محتاج دعايند.

نکته ي ديگه اينکه هواي منزل ما گرمايش را از اين مدل بخورها وام دارد...

سپیده
7 آبان 91 15:35
الهیی فدات شم انشالا زودی خوب میشیییییی خاله جون
سپیده
7 آبان 91 15:41
ساراجونم وب لاگ آیلین رو اشتباه لینک کردی عزیزم
مامان نیکادل
16 آبان 91 16:09
الهی بمیرم عزیزم چه دردناک !