جيگر خورون...
سلام به همگي 206
ديشب با محمد سجاد و باباي يکي يه دونه ش، رفتيم سه تايي جيگر خورديم.
محمدسجاد که خيلي کيف کرد.
قشنگ گل هاي جگر رو مي گرفت و به دندون مي کشيد و حال مي کرد.
نوش جان.
بره اونجا که غم نره.
به جز غمِ و دغدغه ي امامش و کارهايي که روي زمين موندن و منتظرن يه مرد يه يا علي بگه.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی