مرور خاطراتي از جنس عرفه....
سلام به همگی ٢١٤ پسر عزيزم... پسر ارشدم... وقتي که به دنيا نيامده بودي هنوز، اين روز مهم را با يکديگر گذرانديم... مثل امروز که در عرفه وارد 9 ماهگي ات شدي. براي خودم و براي خودت و براي ديگران، مي گذارم آنچه را که ماه ها قبل در عرفه ي سال پيش نوشتيم: http://bacheshia.niniweblog.com/post33.php و امروز... علاوه بر آنچه در آن دوران داشتي و الحمد لله به سلامت و به امانت به تو دادندش تا در اين دنيا ازشان بهره کامل را ببري... مي فهمي... متوجه مي شوي... دقتت بسيار عالي است... صفاتي داري که بسيار بارز است... مي نشيني.... 4دست و پا مي روي... با دستانت مي تواني بگي...