آقا محمد سجادآقا محمد سجاد، تا این لحظه: 12 سال و 2 ماه و 25 روز سن داره

قهرمان شکست ناپذير...

من محمدسجاد مکرمی هستم... یک قهرمان شکست ناپذیر...

شهادت مادر...

یکی بود یکی نبود... روزی روزگاری، خانواده جوانی بودند که مادرشان را به طور مظلومانه ای به شهادت رساندند. سن این خانواده اینگونه بود: پدر:34 سال مادر: 18 سال پسر اول: 7 سال پسر دوم: 6 سال دختر اول: 4 سال دختر دوم: 3 سال .................................................................... این روزهای این خانواده را کافی ست تصور کرد. لعن الله قاتلیکِ ...
14 فروردين 1393

تجربیات رهایی از پوشک

  دوستان زحمت کشیدند تجربیات عالی شون رو برای از پوشک گرفتن در اختیار ما قرار دادن. منم طبق برنامه این گوهرهای ناب رو برای استفاده مادران در این پست قرار می دم: مامان زینب و ضحی   7 فروردین     11:29 اگه خودتون از دستشويي فرنگي استفاده ميكنيد(يني گل پسر با كاربردش اشناست)،خريد در مناسب كودك كه با شكل ها و طرحهاي بچه گانه در بازار هست،خيلي خوبه.براي ما كه خيلي مفيد واقع شد،زينب خانوم به خاطر علاقش به تكرار كارهاي ما،راحت متقاعد شد كه به جاي پوشك تشريف بياره دستشويي ..   مامان زینب و ضحی    7 فروردین     11:33 اهان يادم رفت..فقط بايد تا پايان ديد و بازديد عيد و مسافرت رفتن و...
13 فروردين 1393

اولويت بندي

بهم ميگه: ماما بيا بازي بهش ميگم: باشه مي ريم توي اتاق اسباب بازي ها رو ميذارم جلوش و مي خوام برم بيرون. ميگه: ماما بيشين بازي ميگم: خودت بازي ميگه: نه...ماما بيشين بازي ميگم: برم غذا درست کنم؟ فکر ميکنه و ميگه: آره. به به مي خوام. بورو به به ...
22 اسفند 1392

اضداد

زينب گريه مي کنه؛ محمدسجاد با اضطرار: بـــــله بلــــه اومدم! زينب داره بازي مي کنه؛ محمدسجاد با شتاب: شَتَلَق! يه کف گرگي توي صورت بانو! جمع  اضداد است اين پسر!  يعني نه بايد به آن لطف هايش و نه به اين زدن هايش به چشم غير از مهر و محبت نگاه کرد. ...
9 اسفند 1392