آقا محمد سجادآقا محمد سجاد، تا این لحظه: 12 سال و 2 ماه و 25 روز سن داره

قهرمان شکست ناپذير...

من محمدسجاد مکرمی هستم... یک قهرمان شکست ناپذیر...

لباس 1

حتما یک مادر باید بداند که فرزندش، چه لباس هایی و در چه سایزهایی در کمدش دارد. این کار سبب می شود: 1. لباس ها در سایز و اندازه و فصل مخصوص به خود درست استفاده شوند. 2. از خرید لباس نالازم جلوگیری می شود. 3. هر لباسی که مادر در مغازه دید و گفت: وای چه قشنگه، خریداری نمی شود. 4. لباس های کوچک شده و البسه ای که دیگر کارایی ندارند از کمد خارج می شود. 5. از لباس های بی استفاده و زمان گذشته، بسته های لباس مخصوص خیریه و نیازمندان درست می شود. 6 ....
6 ارديبهشت 1393

ادب و کرامت

براش خرما بی هسته و پوست کردم گذاشتم توی بشقاب. میگه: مااااااااماااااااااان دست شما درد نرقُنه!!! بشقاب رو میگیره می بره میشینه کنار زینب. یه تیکه خرما میده دست زینب. بقیه ش رو هم خودش می خوره.
23 فروردين 1393

خاطره سومین مشهد محمدسجاد در سن 2 سالگی

جای همه دوستان خالی، یک سفر کوتاه به مشهد الرضا داشتیم. الان که تقریبا 1 ماه میگذره  از سفرمون، محمدسجاد وقتی می خواد یاد کنه از حرم امام رضا میگه: بی ایم مشَد، آب بوخوریم. چند باری که رفتیم حرم و چند باری که بیدار بود و واسه خودش می دویید از این ور صحن به اون ور صحن، از این ور دار به اون ور دار؛ یک کار مشترک انجام میداد: هر جایی که حوض آب بود و آبی برای نوشیدن، میگفت لیوان می خوام. لیوان بهش میدادیم، قدش رو میکشید تا شیر آب و نصفه پر از آب میکرد لیوانشو و نصفش رو می خورد. نصف بقیه ش رو هم خاله می کرد توی سینک! بعد با خوشالی لیوان رو مینداخت سطل آشغال و فریاد می زد: آخیـــــش، آب خوردم!! بچه ها باید در حرم ها، در مساج...
21 فروردين 1393