آقا محمد سجادآقا محمد سجاد، تا این لحظه: 12 سال و 2 ماه و 10 روز سن داره

قهرمان شکست ناپذير...

من محمدسجاد مکرمی هستم... یک قهرمان شکست ناپذیر...

بابايي که نيست....

1391/3/24 14:07
نویسنده : م.س و دوستان
347 بازدید
اشتراک گذاری

سلام به همگي 130

بابام مهر و آبان ميرن مسافرت يه جايي...

به مدت 40 روز...

هوراااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا

قراره با مامانم  از صُب تااااااااااا شب بريم فعاليت و کلاس و پژوهش و تفريح و سر زدن به دوستان و ورزش و سينما و .....

آخه همه مي دونن که باباي ما،​ من و مامانم رو زنداني کرده تو خونه!!!!!!! هاهاهاشیطان

از صُب تا شب خونه ايم....

نه کلاسي نه دوستي نه اينترنتي نه هيچي!استرس

حالا ميخاد بره و ما کلي نفس بکشيم.

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

بابايي جونم کجايي که هيشکي نيس ازت طرفداري کنهنیشخند

وقتي نمياي وبلاگم رو بخوني منم اين چيزا رو مي نويسم که بياي از خودت دفاع کني هاهاهاهماچ

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (5)

راحله
22 خرداد 91 12:47
ای محمد سجاد بلا......چشم بابا رو دور دیدی؟؟؟؟؟


هههههههه راحله…
زینب اسماعیلی
22 خرداد 91 13:47
سلام.
آهان آهان...
شما هم رفتین شمال؟؟!!
برا اون طفلت صدقه بذار. خوب شد دیدمش. اون روز که خواب بود.

به به به
صفا آوردين
شما كجا اينجا كجا?!

مامان محمد امین
22 خرداد 91 17:46
بابایی محمد سجاد میرن حچ .

حرف های محمد سجاد هم در مورد امام خمینی عزیز هم خیلی قشنگ بود


بعلهههههههه
ممنون
حرفِ دل قشنكَه خب…
مامان علی
22 خرداد 91 23:36
محمد سجاد عزیز احساس من می گه مامانت چون دلش برای بابات تنگ میشه این حرف ها رو میزنه تو جدی نگیر .عشق این مامان سارا به بابا خیلی زیاد هست.

اِاِاِاِي گفتي حميده!!!
مامان نسرین
23 خرداد 91 22:28
به به از الان دارید واسه سه ماه دیگه برنامه ریزی میکنید مامان و پسر ههههه


بعله...
يني اگر بدوني قراره چي کارا بکنيم...
يني اگر باباش بدونه هرگز نمي ره! هههههههههههههههههههه