آقا محمد سجادآقا محمد سجاد، تا این لحظه: 12 سال و 2 ماه و 16 روز سن داره

قهرمان شکست ناپذير...

من محمدسجاد مکرمی هستم... یک قهرمان شکست ناپذیر...

خوابيدن با دردسر يا بي دردسر...

1392/3/28 8:12
نویسنده : م.س و دوستان
272 بازدید
اشتراک گذاری

سلام 225

جديدا اغلب شب ها با بابا، مي روند پياده روي.

از اين کوچه به آن کوچه.

از دنبال اين توتو (گربه) به دنبال آن توتو (گربه) دويدن.

شده يکي از بازي هاي شايد روزانه ي پسر و پدر.

حتي گزارش رسيده که توي سطل هاي زباله ي شهري هم رويت شدند!!!

وقتي که مي رسند خانه، محمدسجاد ديگر نايِ ورجه وورجه هاي شبانه را ندارد.

خسته ي خسته است.

انگار از يک کوه نوردي سنگين برگشته.

مي افتد روي تخت و با خميازه هاي پي در پي غرق خواب مي شود.

چه لذتي دارد راحت خوابيدن بچه ها.

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (2)

هم گردانی محمدسجاد
28 خرداد 92 11:38
قبل از عمه شدن و اوایل عمه شدن فکر می کردم چقدر با بچه های پر انرژی این زمانه کنار آمدن و پابه پا آمدن سخت است و من چقدر برای آینده باید دونده باشم
بعد فهمیدم که نه بابا آنقدرم هم سخت نیست
کافیست بلد باشی و تدبیر داشته باشی برای تخلیه انرژی مضاعف او
حالا این بچه است که از دست تدبیرهای زیادی خسته می شود و کم می آورد و خوب می خوابد
خداروشکر برای توان تدبیر




حمیده مامان علی
28 خرداد 92 23:37
سلام سارا جون مرسی گلم باورت نمیشه که انقدر وقت کم میارم من که دائم درحال بشور بساب بودم حالا هفته تا هفته جارو نمیرسم .کار بیرون 7ساعت بچه شیرین وشیطون 24ساعت خونه سازی واز همه مهمتر مادرم بیماری قلبی داره درگیر بیمارستان دکتر و......چند روزهم رفتیم سفر جاتون خالی
این پسر دشمن کامپیوتر نمیزاره دست بزنم جیغ میزن منم بغل کن
راستی ببخشید انقدر حرف زدم توخوبی عزیزم دختر نازت خوبه گل پسر ما چیکارا یاد گرفته ؟خوب حرف میزنه ؟علی که همه حرفی میزن مثل طوطی .هههه

سلااااااااااااااام حميده
حرف ؟!!! طوطي؟!!!
نه بابا.
پسر ما اهل عمله بيشتر
خدا رو شکر روبراهي.
ممنون از خودت خبر دادي.
دعامون کن ب شدت.
ديگه ما هم کم کم داريم به آخر خط مي رسيم.