آقا محمد سجادآقا محمد سجاد، تا این لحظه: 12 سال و 2 ماه و 16 روز سن داره

قهرمان شکست ناپذير...

من محمدسجاد مکرمی هستم... یک قهرمان شکست ناپذیر...

داستان

1390/5/16 14:58
نویسنده : م.س و دوستان
317 بازدید
اشتراک گذاری

سلام به همگي3

ديروز عصر يک اتفاق جالب افتاد.

بابام از شدت روزه داري خوابيده بود مامانم هم يک دفعه دستش رو گذاشت روي من، و شروع کرد به داستان تعريف کردن.

از خدا و خلقت دنيا و اينکه خدا چند هزارتا از بچه زرنگاش رو واسه اينکه بقيه بچه ها درساشون خوب بشه و نمره خوب بگيرن فرستاد تا کمکشون کنه.

بعد مامانم يکي يکي، اسماشون رو گفت و يک سري از خصوصيات منحصر به فرد هر کدوم رو برام توضيح داد.

احساسم اينه که همشون رو ميشناختم.

و خيلي هم دوستشون داشتم.

مثلا پدرمون آدم عليه السلام، ابراهيم عليه السلام، نوح عليه السلام، شعيب عليه السلام، موسي و عيسي عليهما السلام و ....

خداي مهربون و توان مند من؛

اينها با تلاششون کاري کردن که لايق توجه تو شدند، من و دوستام رو هم از پر تلاش هاي مورد توجه خاص خودت قرار بده.

الهي آمين

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1)

بهار(مامانی شهراد)
16 مرداد 90 10:21
سلام عزيزم انتظار کشيدن واسه اومدن يه فرشته خيلي قشنگه ني ني منم ارديبهشت به دنيا اومده اميدوارم وقتيکوچولوت به دنيا اومد با پسر من دوست بشه پيشم بيا منتظرتم


وبلاگت رو ديدم
اميدوارم خوب به همه کارهات برسي.
به نظرم آدم وقتي بچه دار ميشه به توانهاي نهفته ي وجودش پي مي بره.
موفق باشي