آقا محمد سجادآقا محمد سجاد، تا این لحظه: 12 سال و 2 ماه و 16 روز سن داره

قهرمان شکست ناپذير...

من محمدسجاد مکرمی هستم... یک قهرمان شکست ناپذیر...

داستان هاي رانندگي1

1391/12/27 8:00
نویسنده : م.س و دوستان
278 بازدید
اشتراک گذاری

سلام 297

در حال رانندگي هستم به سمت دانشگاه.

از توي آينه با محمد سجاد بازي مي کنم و برايش شعر مي خوانم و باهاش صحبت مي کنم.

يک هو مي بي نم که آينه هست اما محمدسجاد در آينه نيست!!!!تعجب

خدايا يعني کجا رفته؟ چي شده؟استرس

کمربند ماشين را باز مي کنم از صندلي جلو خيز بر مي دارم به سمت صندلي محمدسجاد!

سرش جاي پايش بود!!!!

خودش را چپه کرده بود در صندلي اش!!!!

به هر زحمتي بود کشيدمش بالا و سر جايش مستقر شد!!!

ديگه هيچ چيز امنيت اين بچه را فراهم نمي کندفرشته

خدا رو شکر مي کنم که ترافيک است. و مي نشينم پشت رل و به راهم با دنده يک ادامه مي دهم.هیپنوتیزم

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1)

فاطمه (مامان محمد سجاد)
27 اسفند 91 8:58
چه تمرکزی دارید . برای ماشین شما و همه ماشین هایی که از کنارتون رد می شن، آرزوی سلامتی می کنم با این وضعیت.